31 مرداد 1402

نگاه اجمالی به کتاب معامله گر منضبط - بخش اول

پرورش ذهن برای موفقیت در بازار

#روانشناسی
معامله گر منضبط اثر مارک داگلاس

تیموسی اسلاتر مدیر اجرایی شرکت CompuTrac است که خدمات تحلیل های تکنیکال و بنیادی به معامله گران بازارهای آتی و سهام ارائه می‌دهد. وی می‌گوید: «از زمانی که کار را برای خودم آغاز کردم به سرعت متوجه موانع روانشناختی نهفته در برابر معامله گری و مدیریت موفق سرمایه شدم. وجود این موانع توسط تمام کسانی که از من مشاوره گرفته اند نیز تایید شده است.

اعتقاد دارم که ممکن است فردی با داشتن اطلاعاتی متوسط از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی ولی با تسلط روانی بر خود بتواند درآمد کسب کند و برعکس، شخص دیگری با در اختیار داشتن یک سیستم تحلیل بسیار کارآمد که بارها آزموده شده و در دراز مدت عملکرد مثبت آن مورد تایید قرار گرفته، به دلیل فقدان کنترل روانی لازم، در نهایت بازنده باشد.

من به خصوص به تازه کارها هشدار می‌دهم که هرچند مطالعه کتاب و فراگیری روشهای تحلیل قبل از ورود به بازار یک ضرورت است، اما محک خوردن واقعی توانایی ها تنها با معاملات واقعی و تحت فشار روانی میسر خواهد شد. از این رو آهسته آغاز کنید.

آن هیولایی که فکر می‌کنید دارایی شما را خواهد بلعید و سودهای شما را با خود خواهد برد، صرفا خود «شما» هستید نه «دیگر» معامله گران مرموز بازار! در اساطیر یونان باستان، مدیا (Medea) قبل از کشتن فرزندش گفت: «می‌دانم چه نیت پلیدی در سر دارم، اما چه کنم که در من، نفس بی خرد از اراده ام قوی تر گشته است!» اگر این احساس همان چیزی است که به شما در هنگام معامله دست می‌دهد، مسلما باید این کتاب را بخوانید.»

Nicolas Poussin (1594-1665) - Medea killing her children

بسیاری از افرادی که وارد محیط پر مخاطره معامله گری می‌شوند به تفاوتهای بسیار زیاد این محیط با محیطی که در آن بزرگ شده اند واقف نیستند. با عدم درک این تفاوتها، آنها هیچ گاه نخواهند فهمید که بسیاری از عقایدی که در طول زمان کسب کرده اند تا به کمک آنها بتوانند در محیط جامعه به درستی رفتار کنند، در محیط معامله گری به صورت موانع روان شناختی عمل خواهند کرد و موفقیت آنها به عنوان یک معامله گر را با مشکلات بسیار مواجه خواهند ساخت.

شما توان کنترل و هدایت بازار را ندارید و بازار نیز مطلقا هیچ قدرتی برای کنترل شما ندارد، پس مسئولیت آنچه که شما از بازار درک می‌کنید و بر طبق آن عمل می‌کنید فقط به عهده خود شماست. تنها چیزی که می‌توانید کنترل کنید خودتان هستید.

باید بیاموزید که چگونه ذهن خود را آزاد کنید تا توجه تان از فرصتهایی که "توقع دارید" حتما شما را به خواسته هایتان برسانند، به سوی فرصتهای جایگزین دیگری که واقعا این کار را برایتان می‌کنند جلب شود.

پتانسیل سود/زیان سازی بزرگ بازار از نظر روان شناختی بدان معنی است که از لحاظ تئوری، هر معامله هم امکان محقق کردن آرزوهای مالی شما در کسب استقلال مالی را دارد و هم در عین حال، می‌تواند تمام دارایی شما را نابود کند. این خصیصه به آسانی می‌تواند باعث شود از ریسکها صرف نظر کنید و وسوسه شوید که به خود بگویید:

بگذار "این یک بار" از قواعدم چشم پوشی کنم.

Stock market crash 1987

حالات دردناک روانی اصولا نتیجه توقعات برآورده نشده شخص هستند. توقعات برآورده نشده، تضادی میان باورهای شخص در مورد شرایطی که او فکر می‌کند باید حاکم باشد و شرایطی که در واقع حاکم هستند (و با باورهای وی همخوانی ندارند) ایجاد می‌کنند. این تضاد در احساسات درونی ما در قالب درد ظاهر می‌شوند که ما از آنها تحت عنوان استرس، اضطراب، ناامیدی و غیره یاد می‌کنیم.

افراد به طور غریزی برای اجتناب از درد، در ذهن خود اقدام به ساختن سدهای تدافعی در برابر هجوم اطلاعاتی می‌کنند که می‌توانند به نحوی بیانگر وجود این تضادها باشند. این سدهای تدافعی شامل انواع انکارها، دلیل تراشی ها و توجیهاتی می‌شوند که همه آنها منجر به "تحریف ادراکی (perceptual distortion)" می‌شوند.

تحریف ادراکی زمانی رخ می‌دهد که سیستم ذهنی ما به طور خودکار، با تغییر شکل و فیلتر کردن برخی اطلاعات، اقدام به تحریف داده ها می‌کند تا تضاد میان آنچه که ما توقع داریم و آنچه که محیط پیش روی ما می‌گذارد را برطرف کند. این کار به نحوی انجام می‌شود که ما باور کنیم بین ما و محیط خارج یک «واقعیت مشترک» وجود دارد تا بدین وسیله از درد اجتناب کنیم. اما اگر اطلاعات بازار را تحریف کنید، نه تنها واقعیت مشترکی بین شما و بازار وجود ندارد، بلکه در واقع خود را به توهم سپرده اید تا بتوانید خود را از مواجه شدن با سرخوردگی های محتمل معاف کنید.

همه ما بخاطر شیوه پرورش مشابهمان در جامعه، سعی می‌کنیم تا بازارها را کنترل شده فرض کنیم و وقایع آتی بازار را پیش بینی کنیم و سپس متعصبانه منتظر رخ دادن همان وقایع بنشینیم. این همان جایی است که باید یاد بگیرید آن انعطاف پذیری ذهنی لازم را در خود ایجاد کنید که به شما اجازه دهد نگاه خود را به فرصتها و امکانهای جایگزین معطوف کنید.

قبل از آن که شخص بتواند در محیط بدون ساختاری چون محیط معامله گری موفق شود، باید یک حس فوق العاده قوی از اعتماد به نفس و اتکا به نفس در خود به وجود آورد. منظور من از اعتماد به نفس، "نداشتن ترس" و از اتکا به نفس، این است که "شخص در لحظه بداند که باید چه کند و سپس بی درنگ آن را اجرا کند".

به هر اندازه که دچار تردید به خود باشید، به همان اندازه احساس ترس، اضطراب و پریشانی خواهید کرد.

نویسندگان:
user
Mojtaba

نظرات